انتظار نداشته باش همیشه آن چه در اطرافت اتفاق میافتد مطابق میل و خواستهات باشد.
هیجان زیادی دارم بیشتر از اونی که قابل تحمل باشه و من نه تنها مجبورم تحملش کنم بلکه باید پنهانش هم بکنم.
دوباره شدم همون آدم همیشه عاشق هیجان زده که نمیدونه با این دل کوچولوش چیکار کنه...
خدای من. دیگه حالیم نیست وجود داری یا نه ... بهت احتیاج دارم. به اینکه بهم کمک کنی.
هرشب فال حافظ میگیرم و قبلش ازش معذرت میخوام. خواهش میکنم فحشم نده.
هرشب دلداریم میده و میگه آروم باش.
فقط یکی بگه چطوری آخه؟ چطوری میتونم آروم باشم؟ وقتی با حضورش به آرامش میرسم و الان به حضورش احتیاج دارم و هنوز باید تا پس فردا صبر کنم....
چطور بهش بگم همه چیز رو؟
و چطور ازش قایم کنم؟
خودش میگه نمیتونی!
میتونم؟
احتمال زیاد نتونی
محمد و مینو